شناخت و نقد وهابیت قسمت اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم والعن اعدائهم. اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
سلام دوستان عزیز
مدتها بود تو این فکر بودم که وبلاگ رو با چه موضوعی شروع کنم. با خودم موضوعهای مختلفی رو ورانداز کردم تا بالاخره به این نتیجه رسیدم که یکی از موضوعهایی رو که امروزه مطرح هست رو انتخاب کنم. مسئلهای که بیش از هر چیز دیگه، داره به اسلام و تشیّع ضربه میزنه. اون هم با اون سرمایهگذاریهایی که دشمنان اسلام علیالخصوص یهودیان سرمایهدار دارن انجام میدن. این درد رو چطور میشه درمان کرد، یا این بیتفاوتیهایی که بچه شیعهها نسبت به دینشون و هستیشون دارن؟ راستی این بیتفاوتی از کجا شروع شده و چه افراد و گروههایی اون رو شروع کرده و بِهِش دامن میزنن؟ شیعه، چطور شیعه میشه؟ و فرق بین شیعه با غیر شیعه چیه؟ مگه چه چیزی ما شیعهها داریم که دیگران ندارن و به جای اینکه سعی کنن به اون برسن، برعکس تلاش میکنن که ما رو هم از اون محروم کنند؟ چه گوهر گرانبها و چه نیروی عظیمی تو وجود شیعه هست که همه از اون واهمه دارن؟ انشاء الله یک به یک این موارد رو با هم بررسی میکنیم تا ببینیم که دارن چه بر سر مون میارن. باید شجاع باشیم؛ باید زرنگ باشم؛ باید درد دین داشته باشیم تا بتونیم دینمون که درواقع همهی هستیمون هست رو حفظ کنیم. پس باید با هم رو است باشیم و حرف دلمون رو بزنیم. آخه نمیشه این مسائل رو تو دل نگه داشت و با چشم خود ببینیم که چطور برادران و خواهران دینیمون دارن گمراه میشن و کسی هم به فکر اونا نیست. آخه به کی باید گفت و چطور باید فریاد زد؟ آهای مردم شما رو به خدا چشم و گوشتون رو باز کنید. با دقت ببینید که اطرافتون چه خبره. با چه کسانی دارید زندگی و معاشرت میکنید. شما رو به خدا با هر کس دوست نشید. اول اون رو خوب بشناسید بعد طرح دوستی باهاش بریزید. نکنه خدای ناکرده گرگر اندر پوستین برهای باشه. نکنه دشمن اهل بیت باشه. نکنه وهابی مسلک باشه. نکنه دستنشوندهی اجنبیها باشه. یکی از راههای حفظ دین اینه که هر کتاب و مجلهای رو مطالعه نکنیم، هر نواری رو گوش ندیم و هر فیلمی رو نبینیم، مگر اینکه مطمئن بشیم که از لحاظ فکری و اعتقادی سالم باشن و انسان رو نسبت به اعتقاداتش سست نمیکنه.
آره دوستان عزیزم، نباید هر کتابی رو بخونیم و پای صحبت هر کسی بشینیم. همانطور که انسان هر غذایی رو نمیخوره، افکار و اندیشهها رو هم باید بشناسیم، سپس قبول کنیم. چرا که قرآن به ما سفرش میکنه «فلینظر الانسان الی طعامه. انسان باید در غذای خود نظر کند» عبس/24. و طبق حدیثی که از امام باقر علیه السلام وارد شده، «منظور از طعام، علم اوست که کسب میکند و باید نظر کنده که از چه کسی آن را میگیرد» بحار ج2 ص96. شما رو به خدا مواظب خودتون باشید. مگه این حدیث شریف رو نشنیدید که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: «... ثابتقدم بودن در زمان غیبت، مانند نگه داشتن آتش درخت غضا در کف دست است ...» بحار ج52 ص124. (این رو تو پرانتز بگم، که درخت غضا چوب بسیار مرغوبی داره و به راحتی خاکستر نمیشه). همچنین میفرمایند: «... مشرک شدن مانند راه رفتن مورچهی ساهی در دل تاریکی بر روی سنگ سیاه است ...» یعنی انسان بدون اینکه خودش متوجه بشه، مشرک میشه. حالا که صحبت به اینجا رسید، و بحثمون با این احادیث گرانبها مزیّن شد، بذارید تا یک حدیث دیگه هم براتون نقل کنم. امام باقر علیه السلام میفرمایند: «ای شیعیان آل محمد، یقینا برای پاک شدن مورد آزمایش سخت قرار میگیرید، همچون پاک شدن سرمه در چشم. (از این جهت که) انسان میفهمه چه موقع سرمه وارد چشمش گردید، ولی خارج شدنش را از چشم متوجه نمیشود. و به همین شکل انسان بامداد اعتقاد به امامت ما (اهل بیت) دارد، ولی شامگاه بیاعتقاد میشود و نیز شامگاه اعتقاد به امامت دارد ولی بامداد عقیدهی خود را از دست میدهد (بدون آنکه خود بفهمد چطور اعتقادش دگرگون گردید.) غیبت نعمانی، باب 12، ح12. پس بیایید برای اینکه اینگونه نباشیم، نذاریم گوهر گرانبهامون که همان «تولا و تبرا» هست رو ازمون بگیرن. چون اگه اینطور شد، دیگه به درد لای جرز میخوریم. میخواستم زیاد وقتتون رو نگیرم، ولی یکدفعه به یاد وهابیون و سرمایهگذاری های اونا جهت از بین بردن تشیع، و بیتفاوتی شیعهها نسبت به این سیل ویرانگر که افتادم، نتونستم بیتفاوت بمونم. انشاء الله و به یاری خدا و با کمک و همراهی شما عزیزان مبحثمون رو با عنوان «شناخت وهابیت و پاسخ به شبهات آنها» شروع میکنیم.
منتظر مساعدت و همراهی شما دلسوختگان دین حقهی اسلام و مذهب تشیّع هستم. شاید بتونیم اندکی هم که شده دل حضرت رو شاد کنیم. انشاء الله.
اللهم العن اوا ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک.